امشب نوشتم :محتاجم به رها کردن دست هایی که اشتباهی گرفتم تو این بازار ...مامان من نیستن و من فقط از ترس گم شدن چادرشونو سفت چسبیدم ...اینا آشنای من نیستن !محتاجم به باور خودم !به اعتماد کردن به این صدای ضعیف درونم که داره یواش میگه: بیا دست شونو رها کنیم ما خودمون راه خونه رو بلدیم...بهم اعتماد کن .... بخوانید, ...ادامه مطلب