تا جایی که یادم می آید هربار که کسی از دوست داشتن نق و ناله میکرد و ميگفت فلانی را بد جور میخواهم و او مرا نه ! در ظاهر با او هم دردی میکردم و در درونم می خندیدم !با خودم میگفتم مگر ایجاد تمایل به رابطه ( بخوانید مخ زدن) در این پسر کوچولو های ریش دار چقدر سخت است که از خواب و خوراک افتاده اید!!!سختی اش را تجربه نکرده بودم ...هیچ وقت...دلم را که می برد نگاهی ...چشمم را که میگرفت کسی ...چند روز بعدش خودش می آمد و دهان به خواستنم باز میکرد !!!و زندگی به همین منوال بود تا دیدن چشم های تو ...تا دیدن چشم های تو تا دیدن چشم های تو که سخت الصید بودی ...که هرچه دانه در کیسه داشتم به زمین پاشیدم و تو از آسمان پایین نیامدی !حالا اگر کسی میگوید فلانی را سخت میخواهم عمیقا او را درک میکنم و میگویم گاهی بدست آوردن دل این پسر کوچولو های ریش دار سخت است ......+"هزار چاره بکردم، که همعنان تو گردمتو پهلوانتر از آنی که در کمند من افتی" بخوانید, ...ادامه مطلب