جاده تو را پس نمیدهد

متن مرتبط با «نابالغ» در سایت جاده تو را پس نمیدهد نوشته شده است

نابالغ

  • صدای کمانچه در سرم می چرخه و فکر هارو اروم اروم برمیداره..دستمال میکشه و سر جاش میذاره....بسیار بی خوابم..ولی دلم میخاد چشم ببندم و بخوابم زندگی باید چه بر سر آدم بیاره که از دست دادن آدمی دیگه بهمت نریزه؟ تا حالا به رفتن آدمی حق دادید؟به رفتن آدمی احترام گذاشتید؟  بدون اینکه ازش بپرسید چرا؟بدون اینکه اصرار کنید .....؟فقط بگید باشه خدانگهدار تو آه تنهاییِ خالصی میخواهم ..تنهایی مطلقی....که حتی یه نفر حالمو نپرسه یه مدت در کنج خودم باشم و کتاب بخونم و فیلم ببینم و ویس کارگاه هامو گوش کنم آدمها آدمهایی که رشد خودشون رو طی نکردند .....خسته م میکنن....باعث میشن در حد کمال خودم باهاشون برخورد نکنم ...باعث میشن بایستم تا اون ها هم یه چیزایی رو یاد بگیرن و تجربه کنن و بیان جلو تا بتونیم باهم بقیه مسیر رو بریم اما من از ایستادن بی زارم........گریزم از سکونآدم های نابالغ باعث میشن خودت هم از بلوغ فاصله بگیری آدم هایی که هنوز با واقعیت زندگی به شکل فانتزی گونه برخورد میکنند هنوز مسئولیت های زندگی رو دوششون سنگینی نکرده ...چون پشتشون به مال و منال پدر گرمه ....آدم هایی که توجه خواهی و تایید طلبی مدامی ازت  میخوان روحت روخسته می کنن ....و خودشون هم کنارت خسته میشنتو دنبال جنگ و رشد و دستاوردی ....اونا دنبال نمیدونم چی ....نمیدونم چی ....ولی هرچی هست تو نمیخای ...یا مال سالها پیش تو بوده ...مال زمان های نوجوانی تو.....شاید هم میخای اما به قدر تعادل ...نه مدام و همیشه این شکاف بزرگ نمیدونم با چی پر میشه!!! با صبر و زمان؟ بعید میدونم ولی من از اینکه  ناگهان برات نصف شبی مینویسن خدانگهدار  هیچ تعجبی نمیکنم&n, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها