امشب نوشتم :
محتاجم به رها کردن دست هایی که اشتباهی گرفتم تو این بازار ...مامان من نیستن و من فقط از ترس گم شدن چادرشونو سفت چسبیدم ...
اینا آشنای من نیستن !
محتاجم به باور خودم !
به اعتماد کردن به این صدای ضعیف درونم که داره یواش میگه:
بیا دست شونو رها کنیم ما خودمون راه خونه رو بلدیم...
بهم اعتماد کن ....
برچسب : نویسنده : paeazi بازدید : 5