روز باروني

ساخت وبلاگ
چند روز پيش امتحان داشتم و هوا بشدت باروني دير رسيدنم به دانشگاه با اتوبوس حتمي بود

اسنپ گرفتم .گرماي ماشين و صداي موزيک آرومش خيالمو راحت کرد.

جزوه هامو در آوردم ک مشغول خوندن بشم غرق درس خوندن بودم که صداي موسيقي توي ماشين منو وارد يه دنياي ديگه کرد...منو از جاده ي باروني جدا کرد و به گذشته ي دور برد..بي خيال درس خوندن شدم..چشم بستم و تا دانشگاه به تو فکر کردم...

 

 

+

 

باور كن كه چيزی‌ به نام رنج عظيم، تأسف عظيم و يا خاطره‌ عظيم وجود ندارد! همه چيز فراموش می‌شود؛
حتی‌ يک عشقِ بزرگ!

#آلبركامو

جاده تو را پس نمیدهد...
ما را در سایت جاده تو را پس نمیدهد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : paeazi بازدید : 96 تاريخ : يکشنبه 14 بهمن 1397 ساعت: 4:58