اين آدم چند بخشي خسته است

بعضي روزا خسته اي و با يکي دو ساعت خوابيدن رفع نميشه،

با سينما رفتن با بهترين دوستت و ديدن يه فيلم کمدي و يه عالمه خنديدن رفع نميشه

با تحقق يکي يکي آرزوهات رفع نميشه

بعضي روزا خستگيت مث يه زخم عميق زمان مي بره تا خوب بشه...

مث زانو درد مامانبزرگ که يه مسکن ساده ريشه کنش نميکنه

خسته ام

اما لبخندم عين قبل پر انرژيه...چراغ آرزوهام روشته...و ظاهر زندگي رو به راه

خسته ام 

و شايد دليلش تقسيم کردن خودم به ابعاد مختلف باشه...يه بخشي از من توي مدرسه با نوجووناي دوست داشتني ميگذره...يه بخشيم توي دانشگاه...يه بخشيم توي کاراي رسانه اي ...يه بخشيم توي فيلم نامه و نمايشنامه و داستان هايي که اين روزا درگيرشونم...يه بخشي از من اما خوشبخت تر از بقيه س...همون بخشي که انرژي لازمو بهم ميده...اون بخشي که ساکن قلب توعه❤

 

جاده تو را پس نمیدهد...