وجد

ساخت وبلاگ

گفت : از مکالمه باهات به وجد نمیام...!

نمیدونم خشم تو صداش بود ؟ بی حوصلگی بود؟ نفرت بود؟ حسادت بود؟ بی مهری بود؟ دل زدگی بود؟ کلافگی بود؟

نمیدونم چی بود

اما به هم نریختم ...

به جاش آدم هایی رو به یاد آوردم که از مکالمه با من به وجد میان ...

و مدت هاست که فکر میکنم دوست داشتن خودت ینی همین

همینکه اگه کسی گفت تو خوب نیستی ...به خودت ...درون خودت ...به اون آدم جواب بدی منبه جای تو هم حتی خودمو دوست دارم ...

چون اگه بخوای باور کنی که واقعا خوب نیستی ...یا به قول اون آدم به وجد آورنده نیستی تو مسیر بدی می افتی ...

البته من قبول دارم

گاهی سخت گیر شدن هام

یا تلاشم واسه یاد دادن

یا تحلیل کردن هام

از حوصله ی آدمیزاد خارج میشه ...

من که از بودن با خودم به وجد میام جاده تو را پس نمیدهد...

ما را در سایت جاده تو را پس نمیدهد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : paeazi بازدید : 69 تاريخ : پنجشنبه 12 مرداد 1402 ساعت: 0:00